September 22, 2007

داستان سنت مارتین! امدادی به علم ,به بشر

دنیای علم پر از اتفاقای عجیب وغریبیه که باورش برای بشر تقریبا غیر ممکنه.و خیلی از این اتفاقها کمک بزرگی بوده برای کشف قسمتی از اسرار این عالم بزرگ!شدت غریب بودن این اتفاقها هم متفاوته.از اتفاقی! آلوده شدن محیط کشت باکتریهایی که فلمینگ روی آنها کار میکرد به کپک پنی سیلیوم و کشف اولین و پرکاربردترین آنتی بیوتیکها , تا اتفاقی که میخوام براتون تعریف کنم. اما اگر از من بپرسند میگم این خوش شانسیهایی که برای این دانشمندها اتفاق افتاده بیشتر یک امداد بوده! امدادی به بشر برای اینکه بفهمه کجاست, با کی طرفه و با چه عظمتی روبرو! حالا, زیاد مهم نیست. بریم سر ماجرای این اتفاق عجیب که دنیای پزشکی و زیست شناسی رو کلی مدیون خودش کرد.
این واقعهِ مبارک برای الکسیس سنت مارتین رخ داده و امدادی بوده به دکتر ویلیام بومن.
داستان برمیگرده به سال 1822 وقتی سنت مارتین-جوان کانادایی الاصل که آدمی لا ابالی و میگسار بوده و شغلشم صیادی بوده روزی در کافه ای در جزیرهِ ماکیناک در حال خوش گذرانی بر اثر در رفتن گلوله ای از یک تفنگ زخمی میشه! حضارم که کلی میترسن سریع میفرستن دنبال تنها پزشک که همون دکتر بومن بوده. دکتر بومن پزشک ارتش آمریکا بوده و در یک قرارگاه خدمت میکرده. دکتر بومن میآد و با معاینهِ زخم میبینه که پهلوی سنت مارتین به اندازهِ یک کف دست زخم شده و قسمتی از معده هم رفته و سوراخ شده و داخل معده نمایان بوده. دکتر بومن اعلام میکنه که بیمار حداکثر 20 دقیقه دوام میآره و خواهد مرد. اما در کمال حیرت و نا با وری سنت مارتین جوان زنده میماند و زخمش هم بدون عمل جراحی( که به گفته خوذش عمرا به اون تن در میداده!) التیام پیدا میکنه.
اینکه جثهِ عظیم سنت مارتین و طبیعت مقاوم و سرسختش به زنده موندنش کمک کرد یا بخت و اقبال یارش بود و یا اصلا خوش دست بودن دکتر بومن به دادش رسید آلله اعلم! اما زنده موندنش کلی به درد دنیای زیست شناسی و پزشکی خورد!
....ادامه دارد